قضاوت

ساخت وبلاگ

قضاو قضاوتدر لغت به معاني متعددي آمده است كه همه آن معاني به انقطاع و تماميت بر مي‌گردد و بيش از ده معنا درباره آن ذكر شده است كه مشهورترين معناي آن حكم و فرمان است و معناي اصطلاحي آن داوري ميان مردم براي رفع نزاع و كشمكش ميان آنان است و معناي لغوي قضا با معناي اصطلاحي آن متحد مي‌باشد.[1] فقها براي قضا تعابير مختلف ارائه داده‌اند پنج تعريف درباره قضا توسط حنبلي‌ها، مالكي‌ها، شافعي‌ها و حنفي‌ها و سپس فقهاي اماميه وجود دارد كه در اين پژوهش تعريف فقهاي اماميه مورد نظر است. بنا بر تعريف فقهاي اماميه قضا يك نوع ولايت شرعي است براي كساني كه اهليت فتوا نسبت به جزئيات قوانين بر اشخاص را دارند تا حقي را ثابت نموده و مستحق آن را استيفا نمايد.[2]

   "قضا" در اسلام منصبي الهي است و كسي مي‌تواند قضاوت كند كه از جانب خدا مستقيماً (مانند پيامبران) و يا با الواسطه (مانند مجتهدين) اجازه قضاوت داشته باشد. قرآن كريم نخست حكم و قضا را مختص ذات باري تعالي دانسته و سپس انبيا را به عنوان حاكمان و قضات از جانب خداوند معرفي نموده است. خداوند به پيامبرش خطاب مي‌كند كه بر اساس كتاب خدا به حق و عدالت قضاوت كن.[3]
رسول خدا (ص) در اجراي حق، همگان را يكسان مي‌ديد و به مساوات عمل مي‌كرد. اميرالمؤمنين (ع) در توصيف آن حضرت روايت كرده است:
«صاروا عنده في الحق سواءً»[4]
همه نزد او در حق مساوي بودند.
 
   پيامبر اكرم (ص) در اجراي قانون ملاحظه‌اي جز ملاحظه حق را نمي‌كرد و به هيچ كس اجازه نمي‌داد خود را فراتر از قانون بداند و قانون زير پا گذاشته شود. نمونه اين قاطعيت پيامبر در اجراي حق قضيه دزدي زني از قبيله بني مخزوم بود كه قريش براي او در صدد شفاعت نزد پيامبر آمدند ولي جرأت ابراز سخن خود را نداشتند تا اينكه سعي كردند اسامه را كه مورد علاقه پيامبر(ص) بود، واسطه صحبت با پيامبر و طلب شفاعت از وي قرار دادند. پيامبر از اين كار بسيار خشمگين شد و به اسامه فرمود:
«آيا درباره حدي از حدود الهي شفاعت مي‌كني؟»
 
    سپس خطبه‌اي به اين مضمون براي مردم خواند:
«همانا پيشينيان شما هلاك شدند زيرا اگر فردي بزرگ از ايشان دزدي مي‌كرد رهايش مي‌كردند و اگر فردي ضعيف دزدي مي‌كرد بر وي حد جاري مي‌كردند. سوگند به آنكه جانم به دست اوست اگر فاطمه دختر محمد دزدي كرده بود دست او را مي‌بريدم. سپس قانون را درباره آن زن بني مخزوم اجرا كرد.»[5]
 
   رسول خدا(ص)به هيچ يك از نزديكان خود اجازه نمي‌داد كه رعايت مساوات در اجراي حق و قانون را بر هم زنند و خود را در برابر قانون مانند همگان مي‌دانست به طوري كه نقل شده است پيامبر در غزوه بدر وقتي به مرتب كردن صفوف مشغول بود با چوبي كه در دست داشت به بدن يكي از اصحاب كه صف را نامرتب كرده بود زد و وقتي در خواست باز دادن مجازات را كرد پيامبر شكم خود را براي قصاص برهنه كرد.[6]
   پيامبر آنقدر بر رعايت تساوي حقوق تأكيد داشت كه در نبردها اهل بيت خود را پيشاپيش لشكر قرار مي‌داد و به وسيله آنان يارانش را از سوزش نيزه‌ها و شمشيرها حفظ مي‌كرد.[7]
   پيامبر (ص)در مقام "قضا" با دقت و احتياط بسيار عمل مي‌كرد چون مي‌دانست حكم قاضي مي­تواند مسير سرنوشت افراد را تعيين كند پس بديهي است در صورتي كه قاضي به اهميت و حساسيت كار خود آگاه نباشد ممكن است با حكم نادرست خود زندگي دشواري را براي شخص رقم بزند و او را به مشكلات بسياري دچار سازد، از اين رو پيامبر (ص) قاضي را در حالي كه گرسنه، خشمناك يا خواب آلود باشد از قضاوت نهي كرده است.[8]
   از جمله آدابي كه پيامبر (ص) براي قاضي لازم شمرده است مساوات همه جانبه در كار قضاوت است. از ام سلمه روايت شده كه گفت: شنيدم رسول خدا (ص) مي‌فرمود:
«كسي كه مسووليت قضاوت ميان مسلمانان را پذيرفت بايد در نگاه و جايگاه نشستن و اشاره ميان آنان مساوات را رعايت كند و نبايد صداي خود را بر يك طرف نزاع بلندتر از ديگري كند[9]
 
   رسول خدا(ص) نهي كرده است از اينكه طرف نزاع مهماني شود مگر اينكه طرف ديگر هم همراه او باشد.[10] پيامبر اسلام (ص) در ضمن وصاياي خود به علي (ع) فرمود:
«از دو خصلت به پرهيز، از تنگ حوصلگي و تنبلي كه اگر تنگ حوصله باشي هيچ حقي را نمي‌پذيري و اگر تنبل باشي حق هيچ چيز را ادا نمي‌كني.»[11]
 
   و پيامبر(ص) فرمود:
«هرگاه در مقام قضاوت ميان دو نفر قرار گرفتي در ارتباط با سخنان نفر نخست قضاوت مكن تا سخنان ديگري را بشنوي كه اگر چنين كني قضاوت براي تو روشن خواهد شد. پيامبر اسلام زمامداران و قضاوت خود را به اين امر توصيه مي‌كرد.»
 
چنانچه به علي(ع) در هنگام اعزام به يمن همين توصيه را فرمود.[12]
   پيامبر براي تعيين قضات در امر قضاوت در داخل مدينه تعدادي از اصحاب را مأمور رسيدگي به امور قضايي مي‌كرد كه در محضر او قضاوت كنند تا در اين امر پخته شوند از جمله دستور پيامبر(ص) به عمر درباره قضاوت بين دو نفر كه عمر از قضاوت كردن در حضور پيامبر ابا كرد و حضرت به او فرمود:
«اگر قضاوت كردي و قضاوت تو با واقع منطبق بود ده اجر در پيشگاه خداوند داري. اگر تلاش جهت يافتن حق كردي ولي حكم صادر شده خطا باشد فقط مستحق يك اجر هستي.»[13]
 
   پيامبر(ص) در قضاوت‌هاي خود بر اساس ادله و ظواهر حكم مي‌كرد. در اين زمينه رواياتي از منابع اهل سنت و اماميه در دست است كه خود حضرت در حين اقامه دعوا به طرفين توصيه مي‌كرد كه حق و حقيقت را مد نظر داشته باشند زيرا من مانند شما بشر هشتم و بر اساس گفته‌هاي شما قضاوت خواهم كرد.[14]
از نمونه قضاوت‌هاي معروف پيامبر(ص) يكي بين "سمرة بن جندب" و مرد انصاري بر سر يك درخت و ديگري قضاوت بين زبير بن عوام و مرد انصاري بر سر آبياري درختان مي‌باشد. پيامبر (ص)در مواجهه با امر قضاوت بين آنها فرمود:
«من بشر هستم و شما نزاعتان را پيش من مي‌آوريد ممكن است بعضي از شما فصيح تر از ديگري باشد و من طبق شنيده‌ام قضاوت كنم. پس هر كه را به نقش قضاوت كردم و حق برادرش ضايع شد نبايد از برادرش چيزي بگيرد وگرنه قطعه‌اي از آتش براي او خواهد بود.»[15]
 
   سيره پيامبر(ص) در هنگام دادرسي اين بود كه در وقت مراجعه طرفين دعوا ابتدا اقامه بينه مي‌كرد اگر بينه داشت و مورد قبول بود حكم را بر محكوم عليه اجرا مي‌كرد و اگر نداشت مدعي عليه را قسم مي‌داد اگر بينه اقامه مي‌شد و خوب و بد آنها معلوم نبود از شهود سؤال مي‌كرد. از قبيله، بازار، خانه و بعد از طرفين دعوا و شهود مي‌خواست كه مشخصات خود را بنويسند پس از آن دو نفر را جداگانه بدون اطلاع از يكديگر در بين قبيله آنها مي‌فرستاد تا تحقيق كنند كه آيا شهود افراد مورد اطمينان هستند. اگر فرستادگان خبر خوب مي‌آوردند آن وقت افراد قبيله را حاضر مي‌كرد كه آيا شما گزارش دو نفر فرستاده را تأييد مي‌كنيد چنانچه تأييد مي‌شد بر اساس شهادت شهود بر مدعي عليه حكم مي‌كرد. اگر فرستاده شدگان خبر بد مي‌آرودند در اين فرض آن مراحل طي مي‌شد و افراد قبيله را احضار مي‌كرد كه در حضور شهود نظرشان را بيان كنند اما كاري به شهود نداشت در اين صورت طرفين را دعوت به مصالحه مي‌كرد.[16] اين موارد نمونه‌هاي "قضاوت" پيامبر(ص) مي‌باشد و چون پيامبر در قرآن كريم به عنوان اسوه حسنه معرفي شده پس راه حل‌ها و شيوه‌هاي قضاوت پيامبر مي‌تواند به عنوان بهترين الگوي زندگي همه مسلمانان باشد و شيوه‌هاي قضاوت پيامبر مي‌تواند بهترين الگو براي همه قاضيان باشد.
 

قضاوت...
ما را در سایت قضاوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی علیان نژادی aliaalian178 بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 26 بهمن 1391 ساعت: 21:57

1-    مردی لواط کننده را نزد علی (ع) بردند تا حکم بر آن اجرا کند مولا فرمود :بین خراب شدن دیوار بر سرت و گردن زدن و در آتش انداختن یکی را انتخاب کنمرد پرسید : کدامیک از مجازات ها سختراست علی (ع) فرمود در آتش سوختن اشد مجازات هاست مرد اجازه خواست تا قبل از اجرای حکم دو رکعت نماز بخواند و سپس دست بر دعا برداشت و گفت خدایا من مصیبتی کردم و بدرگاه تو توبه نمودم و از خلیفه ات خواستم تا اشد مجازات را بر من اجرا کند تا از آتش غضب تو در آن جهان ایمن باشم که بر این حکم راضیم که کفاره گناهم میباشد ؛ که حضرت گریست و فرمود برخیز که تو آمرزیده ای مرد گفت یا علی حکم خدا را معطل میکنی ؟ علی (ع) فرمود تو گناهی کردی و توبه نمودی و خداوند توبه کننده ها را عفو مینماید و بر امام است که بر خدای خویش تأسی بکند.

 

 



 

 

قضاوت...ادامه مطلب
ما را در سایت قضاوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی علیان نژادی aliaalian178 بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1391 ساعت: 0:18

 

نتیجه گیری زود پس از رخدادھای مھم زندگی از بی خردی است.

وظیفه ما نیست که خطای دیگران را جستجو کنیم وبه قضاوت درباره دیگران بنشینیم.ما باید تمام نیروی خویش را برای قضاوت در کار خودمان صرف کنیم و تا وقتی که حتی یک خطا در خود می بینیم حق نداریم که در کار مردم دیگر دخالت کنیم


ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم.

 

قضاوت...
ما را در سایت قضاوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی علیان نژادی aliaalian178 بازدید : 133 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1391 ساعت: 0:11